::: safa :::






توضيحات خود را اينجا بنويسيد ...

Thursday, November 26, 2009

الاسلام یعلو و لا یعلی علیه
اسلام باغ زیبایی است که تنوع رنگها و گلهای آن هر بیننده ای را مسحور خود می کند، گشتن در این باغ و بهره مندی از تمام زیباییهای آن که متناسب با نیازها و فطرت آدمی است والاترین لذت هاست همانچیزی که تمام پیامبران و اولیای الهی از آدم تا خاتم و پس از آخرین گل از گلهای خدایی که همان گل محمدی (ص) است، اولیای دین تا امروز رهبری مردم و وظیفه شناساندن زوایای این باغ را به همه بر عهده دارند و بر همین اساس وظیفه حضرت مهدی صاحب الزمان (عج) در دوران سنگین وحضورنامریی وی انجام وظیفه را هزارچندان مشکل کرده است . مطلب اینست که چرا برخی اصرار دارند زیباییهای این باغ را ندیده بگیرند و آن را همچون کوهستانی که پر از رنگها وگلهای چشم نواز است جلوه دهند که به محض لمس یک گل و یا بوئیدن آن تیغهای آن انگشتان را خونین خواهند کرد و ما باید با غلطیدن در خون و سختی و احتمالا سقوط از یک سخره با ناله و آه و زاری از خدا و آن والا تقاضای کمک کنیم وهمیشه بخاطر احساس بد و دستهای آلوده و ناتوانی از دستیابی به زیبائیهای باغ مملو از زیباترین زیباهای متصور درعقل انسانی، خود را گناهکار بدانیم و با امید کم و کورسویی برای اینکه خداوندعالم پاسخ می دهد داشته باشیم.
چرا و کجا گفته اند که باید با الفاظی که معنی آنرا نمی دانیم با خدا حرف بزنیم، بجز نماز که حضرت پیامبر اسلام (ص) با همین مضمون ادا می فرمودند و بزرگان دینی همه بهمین شکل ادا کرده اند آیا ما باید در تمام شنونات زندگی از زبان عربی و الفاظی که به دلیل "زبان مادری نبودن " قابل درک نیست با خداحرف بزنیم.
آقا! خدا با یک "الله اکبر" پاسخ می دهد و ارتباط برقرار می شود! ، پس از دو رکعت عبادت و قیام و قعود به سبک آخرین پیامبرش هرچه بگویی او می داند، می فهمد و درک می کند و به هر زبانی بگویی مستجاب می شود، همه خلایق بل همه مخلوقات تسبیح می گویند. مولا حضرت امیرالمومنین که درود بر او باد جهان هستی را درحال تسبیح حضرت باری می بیند و می فرماید "خدایی را که نبینم عبادت نمی کنم"، آیا معنی آن اینست که یک مسلمان در آنسوی این ربع مسکون و در دور افتاده ترین نقطه نسبت به کعبه و قبله مسلمین نمی تواند با خدا خودش راز و نیازی داشته باشد؟ پاسخ من اینست که: درست در آنسوی کره خاکی و آنسوی کعبه که دورترین نقطه محل ظهور اسلام است، به هرسو نماز کنی رو به قبله ای. آیا نمی شود دریافت که هرکسی بتواند زوایای این باغ زیبای محمدی را از میان باغهای دیگر شناسایی کند و درآن قدم زند و از عطر خوش آن بهره مند شود با هر سبک و روش و زبانی با خدا ست و خدا با اوست و در جهت خداست و آن روزی ده اصلی، هدایتش خواهد کرد( البته اصول فراموش نشود) .چرا برای نمازی که با یک الله اکبر ارتباط برقرار می شود ودر آن به هرزبانی خواستن، مستجاب است آنقدر شرایط را سخت و دست نایافتنی بیان می کنند که آقا یا خانمی پس از چهل یا پنجاه سال نماز گزاردن نمیداند که"و ل ض" را درست گفته است یا نه؟ با کمی اغراق، واقعا برخی برای گفتن بای بسم الله هم هشتاد شرط قایلند تا چه رسد به "ولض" که واقعا باید گفت: "مرض"!؟
حرف اینست که استاد، معلم و بزرگی که بتواند خلایق را در این باغ گردش دهد و شکرانه لذت هر لحظه نفس کشیدن در آن را متذکر شود کجاست؟ اینها که میخوهند این باغ زیبا را توصبف کنند آنقدر ورود و بهره مندی و لذت از این باغ و ارتباط با خدا را سخت و سنگین وعجیب و دست نایافتنی بیان می کنند که گویا فقط یک کسوت خاص و با بیان اوراد واذکاری ویژه می تواند و فقط او می داند و مابقی خلایق باید هر چه آنها گفتند تمام و کمال بپذیرد و بدون راهبری آنها امکان تقرب نیست.
در این باغ همه از حق استفاده برخوردارند ومی توانند تا خدا پیش روند اما پیری همزبان و راهنمایی عاشق می طلبد تا در این باغ که همه نیازهای فطری بشر پیش بینی شده و تامین است بتواند همه را به سرمنزل مقصود و تقرب برساند، دست همه توریست ها و بازدید کنندگان نا آشنا را بگیرد و بطریق "ترجمانی" زیباترین ها را نشان دهد و هدف را بنمایاند . من معتقدم اگر بزرگان و راهبران بدرستی خلایق را به سمت ارکان باغ که اصول و فروع دینی است هدایت کنند همه مقربند و همه بهشتی! اساسا راهنما نه برای در چاه نیافتادن که برای نمایاندن خوبیها و زیبائیها باید داشت.
امان از راهنمایان ما که آنقدر از جهنم وخون و آتش و قهر و شکنجه وعدم شفاعت و... سخن می گویند که دیگر امید به بهشت و پاکی و عطر و لذت وتقرب و ... را کشته اند و دیگر نه آنها و نه سخنانشان شنونده ای ندارد.
والله و اعلم
این سطور را پس از پنج سال عمومی کردم

Thursday, June 12, 2008

به هرحال هرچند دیر اما نوشتن بهتر از هرگز ننوشتن است! از روزی که دکتر ا حمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران شد متاسفانه گزینه حمله به ایران همواره بحث محافل سیاسی بوده است و همچنان با سخنان شائول موفاز معاون نخست وزیر اسرائیل و بعد هم بوش رییس جمهوری امریکا ادامه دارد. انگار که وظیفه و ماموریت دولت احمدی نژاد تحریک دیگران به حمله به این آب و خاک بوده و هست. اگر از این همه انرژی که برای تحریک امریکا و اسرائیل بکار گرفته شده است برای ایجاد اشتغال، تامین مایحتاج مردم، تضمین رفاه و آسایش خلق الله استفاده شده بود چه بهشتی پیش روی قرار داشت.
این دولت که مدعی حکومت دینی و مدیریت امور توسط امام زمان (ع) است و رهبر حکومت هم مدعی رهبری و هدایت جهان اسلام است - آنجا که در حضورش به او ولینعمت مسلمانان جهان اطلاق می شود و هیچ تکذیب نمی کند وظاهرا محضوض هم می شود- آیا بهتر نیست کشور به نحوی اداره شود که همه آرزوی زندگی در آن را داشته باشند و همه مسلمانان و غیر مسلمانان سوالشان این باشد که مدیران این کشور با هر باوری خوبند چون بهتر از این نمی شود برای مردم رفاه آورد و آنها را از ارتشاء ، سرهم کلاه گذاشتن ، تقلب، اندیشه بد، جنایت، آزار، گرانفروشی ، تورم وحشتناک و ... نجات داد که توصیه قرآنی هم همین است آنجا که می فرماید: مردم را بدون بکارگیری زبانتان دعوت کنید یعنی نه با شعار و نه با شمشیر و تهدید.
اما آن چیزی که هم اکنون اتفاق می افتد چیست؟
تهدید کشورهای عضو سازمان ملل و اصرار بر اینکه برخی کشورها در حال نابودی هستند درحالیکه تورم عموم مردم ایران را در حد مرگ نگهداشته است.
ادعای برنامه داشتن برای اداره تمام سازمانهای بین المللی و بهبود جهان در حالیکه مسایل ساده ای در کشور مانند تامین مایحتاج مصرفی مردم با مشکل مواجه ا ست .
تحقیر نمایندگان سیاسی کشورمان در مجامع بین المللی - سفر رییس جمهوری به ایتالیا - و نبود هیچگونه مجامعی که بطور آزاد این نوع موارد را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند.
استفاده از رانت برای گروههای خاص و فساد اقتصادی جامع و همه گیر - سخنان عباس پالیزدار در همدان که البته نحوه اعلام آن و دستگیری او هم به عنوان یک جانباز سوال برانگیز است-و نیز ارتشاء که عمومیت یافته و نهادینه شده است .
تا نوشتاری دیگر...

Monday, July 25, 2005

حدود سه ماه پيش نوشتم كه امريكاييها برنامه حمله به ايران را دقيقا دارند مثل برنامه حمله به افغانستان و عراق انجام مي دهند و اين برنامه به نظر مي رسد كه انجام خواهد شد و مطلب امروز سايت بازتاب تحت عنوان "آجرهاي حمله به ايران روي هم چيده مي‌شود؟" گواهي براين مدعاست كه در صورت انجام براي مردم ايران بسيار زيانبار خواهد بود. ا
نكته مهم فقط اين است كه در دوران رياست آقاي خاتمي بر دولت ايران اين آمادگي امريكاييها بسيار كند و شايد تا حدودي مخفي انجام مي شد اما از روز سوم تيرماه گذشته كه انتخابات انجام شد و برخي از آن به عنوان "حماسه سوم تيرماه " نام مي برند سيل اتهامات به سوي ايران سرازير شد و برنامه انجام حمله به ايران شكل علني به خود گرفت.ا
اميد آنكه دولتمردان جديد با عملكردي واقع بينانه براساس منافع ملي و تدبير سياسي برگرفته از اعتقادات اصيل اسلامي كمتر "گزك " به دست دشمن بدهند و فرصت اين را به مردم بدهند كه آب خوش از گلوي مردم پايين برود . ا

Wednesday, July 13, 2005

انتخاب احمدي نژاد مواجه بود با زنداني بودن تعدادي از روزنامه نگاران كه برخي از آنها از جمله اكبر گنجي در اعتصاب غذاي طولاني بسر مي برد و احتمال مرگ او نيز ( خداي نكرده ) مي رود، از سويي طرفداران وي در داخل كشور با برگزاري تجمعاتي خواستار آزادي او هستند كه آخرين تجمع در مقابل دانشگاه تهران عصر روز سه شنبه با حضور نيروي انتظامي بهم خورد و بعيد است نتيجه داشته باشد . از سوي ديگر نيروهاي حافظ حقوق بشر به سردمداري امريكا خواستار بدون قيد و شرط او شده اند و در آخرين اقدام بوش هم شخصا خواستار كمك همه براي آزادسازي اكبر گنجي شده است . ا
اما بهتر بود كه رييس جمهور منتخب در يك اقدام مردم پسند با درخواست از رهبري آزادي تمام كساني كه در ارتباط با امور سياسي زنداني هستند را ترتيب مي داد، كه اين اقدام مي توانست در پيشبرد اهداف رييس جمهوري جديد گامي مثبت تلقي شود اما اين ترس وجود دارد بخاطر مخالفت با امريكا و اينكه با پاسخ نه گفتن به خواست امريكاييها گنجي مورد بي مهري بيشتري قرار گيرد و قرباني مسايلي بجز آنچه كه بخاطر آن زندان رفته است شود.
خدا عاقبتش را بخير كند

Tuesday, June 21, 2005

ديروز(دوشنبه ساعت20/20 دقيقه) در اخبار ايرنا خبري با عنوان "ميثاق امت حزب الله" منتشر شد كه در حمايت از محمود احمدي نژاد داراي نكات جالبي است و آن اينكه در صورت به وقوع پيوستن انتخاب ايشان كه جزو محالات است ، امورات كشور بسيار بدتر از دوران طالباني در افغانستان اداره خواهد شد و البته بهانه كافي به دست امريكا يا هر نيروي اشغالگري خواهد داد تا دست به اقدامات عملي عليه تماميت ارضي اين كشور بزند.ا
در اين" ميثاق امت حزب الله" به مواردي مثل مبارزه با بدحجابي ، جمع آوري آنتنهاي ماهوارة ، ممنوعيت ورود جهانگردان بدحجاب ، مسدود كردن سايتهاي مغاير با ارزشهاي اسلامي ، تسويه استادان
ا غربزده و دگرانديش و جايگزيني آنان با نيروهاي متعهد و استادان حزب اللهي عنوان شده است.
همچنين جلوگيري از انتشار روزنامه‌ها و نشرياتي كه به جاي پرداختن به ارزشهاي اسلامي، مروج بي‌ديني، سكولاريزم و دمكراسي غربي هستند و نيز مواردي از اين دست از بندهاي ذكر شده در اين ميثاق است.ا
در اين مورد اشاره به يك نكته كافيست كه آيا امضا كنندگان اين ميثاق كه ا لبته توسط افراد معدودي نوشته شده است و حرف مردم و امت حزب الله نيست نمي دانند كه همين روشهاي اجرايي طي سالهاي گذشته بارها به اجرا در آمده است و اقدام جديدي نيست و همه منجر به دين گريزي جوانان هم شده است و آمارها و مشاهدات جامعه نشان مي دهد كه گرايش به دين و مباحث مذهبي بشدت كاهش يافته است و درهر اقدام ا ينچنيني كشور ما گامي بيشتر بسوي انزوا برداشته است . ا
با اميد به رهايي ازبند اين گونه افراط گراييها


[Powered by Blogger]   

فرستادن نظرات

Dar Astane bolough / PARSEEK
link